کودکان کار به خانه برمیگردند | برخورد قضائی با باندهای استثمار کودکان کار
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۷۱۵۸۹
همشهری آنلاین-لیلا شریف: کلانشهری مانند تهران با چالشهای خاص خود روبهروست، در کنار مدیریت امور روزمره شهر باید مسائل و آسیبهای اجتماعی متعددی رفع و رجوع شود تا زندگی در پایتخت برای ساکنان امکانپذیر باشد.
معتادان متجاهر و کودکان کار ۲مسئلهای هستند که در دهههای مختلف در صدر برنامههای مدیریت شهری قرار گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدامین توکلیزاده، معاون اجتماعی-فرهنگی شهرداری تهران در گفتوگو با همشهری به تشریح مهمترین اقدامات مدیریت شهری در ساماندهی کودکان کار و معتادان متجاهر پرداخت. برقراری تعامل با خانواده کودکان کار و استفاده از ظرفیتهای محلی برای بازگشت معتادان به زندگی عادی بخشی از فعالیتهای انجام شده در این حوزه است.
یکی از مهمترین اقداماتی که در این دوره مدیریت شهری مورد توجه قرار گرفت، بحث مدیریت یکپارچه آسیبهای شهر است. مهمترین اقدامات انجام شده شامل چه مواردی میشود و قرار است که برای سال آینده چه فعالیتهایی پیگیری شود؟
موضوع آسیبهای اجتماعی در تهران تبدیل به بحران اجتماعی شد و بعضی از آسیبها مانند موضوع معتادان متجاهر بسیار مشکلزا شدند؛ حتی برخی از پاتوقها به اجتماعات بسیار بزرگ معتادان تبدیل شده بود. چنین مسئلهای در اولویت برنامههای مدیریت شهری و معاونت فرهنگی و اجتماعی قرار گرفت. نخستین جایی که من بعد از مراسم معارفه مراجعه کردم، پاتوق کوهسنگی بود. کار خودم را از این پاتوق سنگین معتادان متجاهر شروع کردم.
چند موضوع وجود دارد که کار رفع و کاهش آسیب را دچار مشکل میکند، بحث اول مربوط به زیرساخت است، متأسفانه ما زیرساختهای لازم را برای آنکه بتوانیم کاهش آسیب را در تهران رقم بزنیم، نداریم. نزدیک به ۱۲هزار تخت ماده ۱۶در تهران وجود داشت؛ درحالیکه ما بیش از ۲۰هزار معتاد متجاهر داریم.
جلسهای با سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور در شورای اجتماعی کشور برگزار و یک تقسیم کاری میان دستگاهها انجام شد تا هر دستگاهی با توجه به توان خود، زیرساختها را افزایش دهد و به سطح موردنیاز در تهران برسیم. تعهد شهرداری تهران۵هزار تخت بود و اکنون ما تعهد خود را انجام دادهایم و با توجه به آمار ایجاد ۶هزار تخت ماده۱۶ باید بگویم که ما فراتر از تعهدمان عمل کردهایم. این زیرساخت به همت دستگاههای مختلف شامل فراجا، بسیج، بهزیستی، ستاد مبارزه با موادمخدر، کمیته امداد و... ایجاد شد.
در رابطه با منع پذیرشیها چه اقداماتی انجام دادهاید؟
مسئله دوم مربوط به منع پذیرشیها بود؛ معتادهایی که در این دسته قرار میگیرند، یکی از موانع اصلی کاهش آسیبهای اجتماعی در تهران بودند. منع پذیرشیها کسانی بودند که در غربالگریها میآمدند و از حوزه غربال خارج میشدند؛ چون فضای تخصصی در پذیرش ماده۱۶ برای آنها وجود نداشت. این موضوع شامل کبر و صغر سنی افراد معتاد، معتادان دارای معلولیت، مبتلایان به هپاتیت، ایدز و انواع بیماریهای مختلف بود. اگر این افراد در مراکز عمومی پذیرش میشدند، ممکن بود که بیماری را انتقال بدهند؛ به همین دلیل نیاز بود که مراکز تخصصی برای آنها فراهم شود تا این معتادها جذب مراکز تخصصی خودشان شوند.
درمان افراد منع پذیرش بسیار پرهزینه است و از سوی دیگر درمانشان نیاز به پزشکان متخصص و مددکاران دارد. بهطور کلی میتوان گفت که نهادها و دستگاههای مختلف توان انجام این کار را نداشتند. شهردار تهران دستور دادند که معتادان متجاهری که راحتتر درمان میشوند، تحویل مراکز درمانی دیگر داده شوند و آن معتادانی که کار درمانشان سختتر است، مورد پذیرش قرار بگیرند.
بر همین اساس ما مراکز خودمان را با مراکز سروش، شفق و... تبادل کردیم. هر معتاد متجاهری را که دچار بیماری خاص نبود به این مراکز تحویل دادیم و معتادهای متجاهری را که دچار بیماریها و اختلالهای خاص بودند تحویل گرفتیم. در حال حاضر شهر تهران با موضوعی به نام منع پذیرش مواجه نیست. مراکز تخصصی منع پذیرش برای بانوان، افراد با سن بالا و خیلی پایین(صغر و کبر سنی)، معلولان، آلزایمریها، بیماران هپاتیتی، مبتلا به ایدز و... ایجاد شده است و تمام این افراد مرکز تخصصی دارند.
مسئله بعدی مربوط به فرآیندهاست؛ این فرآیندها بازدهی کم داشتند و تا ۵درصد درمان را ممکن میکردند. ما تمام تجارب درمان را در کشور به اشتراک گذاشتیم. تمام مراکز درمانی را در کشور فراخواندیم. جلسات تخصصی در دانشگاه توانبخشی بهزیستی برگزار شد. این جلسات در مرکز رصد -که زیرمجموعه اصل ۱۲۷ از سوی شهردار تهران تشکیل شده است - برگزار شد. ما از این طریق به فرآیند درمانی رسیدیم که بازدهی آن نسبت به فرآیندهای دیگر بسیار بالاتر است.
مرحله بعدی مربوط به مردمیسازی رفع آسیبهای اجتماعی است تا بتوانیم موضوع کاهش آسیبهای اجتماعی را در محلهها بومیسازی کنیم و مردم نسبت به آسیبهای اجتماعی محله خود احساس مسئولیت کنند. درواقع ما در تلاش هستیم تا از جنبه مسئولیتهای اجتماعی و شهروندی گروههای مردمی را به جمع خودمان اضافه کنیم. تمرکز اصلی ما مربوط به مرحله پس از درمان است تا زمانی که یک معتاد متجاهر مراحل ۹گانه درمان را طی کرد و به جامعهپذیری رسید، اهالی محل سکونتش، آمادگی حمایت از این فرد را داشته باشند.
برای شغل این افراد برنامهای دارید؟
در آن ۹مرحلهای که معتاد متجاهر طی میکند تا به جامعهپذیری و پذیرش از سوی خانواده برسد، یک مرحله مربوط به توانمندسازی و مهارتافزایی است که افراد با توجه به علاقه و شوق خود در مهارتهای مختلف بهکار گرفته شوند. سازمان پسماند و بخشهایی از شهرداری تهران نیز قانع شدهاند تا برخی از این افراد را که برای داشتن شغل اشتیاق دارند بهکار گیرند تا آنها بعد از درمان بتوانند شغلی داشته باشند.
قرار بود تا عید نوروز، کودکان کار ساماندهی شوند و سوءاستفاده از کودکان کار به پایان برسد. این برنامه به کجا رسید؟
کودکان کار بحث متفاوتی نسبت به معتادان متجاهر دارند. در این بحث باید موضوعاتی را رعایت کنیم که به روح و جسم کودک لطمهای وارد نشود؛ بنابراین در این مرحله بحث جمعآوری کودکان کار مطرح نیست. تاکنون ۳۲مرتبه طرح کودکان کار در تهران اجرا شده است و این طرحها نتیجه لازم را بهدست نیاوردهاند و ما همچنان در شهر تهران با مسئله کودکان کار دست و پنجه نرم میکنیم.
باید موضوع را بهدرستی شناسایی کنیم، بیش از ۷۰درصد کودکان کار در تهران اتباع هستند، بازگرداندن کودکان کار و خیابان به کانون خانواده برایمان مطلوبتر است؛ به همین دلیل برنامهای برای جمعآوری گروهی و انتقال آنها به مراکز نداریم. اولویت اول ما برقراری ارتباط با خانواده این کودکان، آگاهسازی و آموزش دادن به آنهاست تا نسبت به حق و حقوق خود و کودکانشان مطلع شوند؛ این اقدام برای ما مطلوبتر از این است که کودک را از خانواده جدا کنیم؛ چراکه بستر خانواده برای کودک همراه با امنیت و مسئولیتآور است. کارهای خوبی هم توسط مددکاران سازمان بهزیستی، مددکاران شهرداری و گروههای حامی کودکان کار انجام و ارتباطهای خوبی با خانواده این کودکان برقرار شده است.
مددکاران ما به خانه این کودکان رفتهاند و با خانوادهها گفتوگو کردهاند، همچنین از طریق ارائه بستههای آموزشی تلاش کردهاند به کودکان کار و خانوادهها آگاهی لازم را بدهند. به برخی از خانوادهها که در حال سوءاستفاده از کودکان هستند، تذکر دادهایم تا محیط امنی از طریق ارتباط با خانوادهها ایجاد شود. در حال حاضر خانواده این کودکان در مراسم، جشنها و مسابقات قهرمانشهر که برگزار کردهایم، شرکت میکنند.
موضوع بعدی مربوط بهخود کودک است؛ چراکه باید با این کودکان ارتباط درست و عمیقی ایجاد شود. مددکاران بهزیستی در این حوزه بسیار حرفهای هستند؛ این افراد در کنار این کودکان قرار میگیرند. همچنین خودروهایی برای این کودکان طراحی شده است؛ حتی شمایل این خودروها بهنحوی است که کودکان در آن حس آرامش کنند. وسایل بازی نیز در این خودروها تعبیه شده است. مددکارها با این خودروها به چهارراههای شهر میروند و با این کودکان دوست میشوند. ما دنبال هیچ کودکی نمیدویم، پلیسی هم در کار نیست و او (کودک) را به زور جذب نمیکنیم. این موضوع را باید بهعنوان مهمترین تفاوت طرح اخیر نسبت به طرحهای پیشین ذکر کرد.
تمام تلاش ما این است که با کودک کار و خانوادهاش ارتباط برقرار کنیم و کودک با تمایل خودش بهخودروهای مخصوص ما مراجعه کند و از برنامهها، آموزشها و جشنهای ما مطلع شود. بستههای آموزشی برای این کودکان تهیه کردهایم، اجباری برای رفتن به مدرسه این کودکان قرار نمیدهیم و در همان مدت کوتاهی که این کودکان به ما مراجعه میکنند، بسته آموزشی به آنها میدهیم تا با درس ارتباط برقرار کنند. کودکان در زمان بسیار کوتاه به مدارس پویاشهر ما مراجعه میکنند تا چند ساعت در روز با مدرسه و درس آشتی کنند. این مراحل قدم به قدم انجام میشود تا به مرور زمان این کودکان به سمت درس خواندن حرکت کنند. موضوع بعدی مربوط به تأمین مالی است، با کمیته امداد و بهزیستی ارتباط برقرار کردهایم و یک حداقلی از تأمین مالی خانواده نیز در حال انجام است تا خانواده این کودکان بهانهای برای فرستادن کودکانشان به سر کار نداشته باشند.
آیا برای برخورد با باندهای کودکان کار نیز راهی پیدا کردهاید؟
این باندها کودکان را استثمار میکنند. در این حوزه شیوه رفتار ما متفاوت است؛ بهعبارت دیگر در مواجهه با کودکان کار رفتار ما مبتنی بر رعایت شرایط روحی و جسمی این کودکان و انجام مشاوره است اما در رابطه با این باندها، قوه قضاییه و قوه قهریه وارد میدان میشوند تا با باندهایی که کودکان را روزانه اجاره میکنند و به سر چهارراهها میبرند، کاملا برخورد شود.
حضور کودکان اتباع در این موضوع را چطور مدیریت خواهید کرد؟
ما بهعنوان بدنه اجتماعی مدیریت شهری در موضوع کودکان کار، تفکیکی میان ایرانی، افغانستانی و ملیتهای دیگر نداریم. ما باید وظیفهمان را نسبت به همه کودکان انجام دهیم. دستگاههای دیگر وظایف خود را دارند، اما وظیفه ما این است که کودک با هر ملیتی را مورد حمایت قرار دهیم. در بحث اتباع نیز مسیر ارتباط با خانواده این کودکان را پیگیری میکنیم، اگر کودک یک خانواده وارد فضای مجرمانه شده باشد، این بحثهای قضایی و پلیسی است.
کد خبر 842374 منبع: روزنامه همشهری برچسبها كودكان كار شهرداری تهران پایتختمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: كودكان كار شهرداری تهران پایتخت خانواده این کودکان آسیب های اجتماعی معتادان متجاهر شهرداری تهران بعدی مربوط معتاد متجاهر کودکان کار مدیریت شهری خانواده ها منع پذیرش کاهش آسیب دستگاه ها مهم ترین آسیب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۷۱۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اوضاع حجاب با اجرای طرح نور بهتر شده است؟
مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب معتقد است: بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرحهایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را میتوانیم تا اندازهای مشاهده کنیم. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم طهورا نوروزی، مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب در سومین نشست معاونین و مشاورین امور زنان و خانواده وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی به ارائه نظرات خود درباره اختلاف نظرهای به وجود آمده در موضوع عفاف و حجاب در جبهه داخلی پرداخت و نکاتی را در این زمینه یادآور شد. در ادامه بخشی از این سخنان را میخوانید.
لایحه عفاف و حجاب؛ نوع اجرا و اظهارنظرها
موضوع حجاب در یک سال اخیر دستاویز یک لایحه قانونی شد اما متأسفانه هنوز از سوی مجلس به تصویب نرسیده و مقاومتهایی در برابر تصویب این لایحه وجود دارد. در حال حاضر طرح نور توسط نیروی انتظامی در حال اجراست و طبیعتاً مثل همه طرحها یک سری محاسن دارد ولی ممکن است نارساییها و ایراداتی هم به این طرح وارد باشد.
اخیراً در حوزه رسانه دیدیم مبحثی مطرح شد که یکی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری ضمن یادآوری منویات رهبر انقلاب درباره حجاب از تذکر به برخی مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده خبر داده بود. این کلام که در سطح رسانهها مطرح شد، راستی بود که درست گفته نشد. نمیتوانیم بگوییم حرف غیر صحیح است چون از سوی فرد معتبری بیان شد ولی آنچه مسلم هست این اظهار نظر روی اصل طرح نور نبوده بلکه درباره شیوه اجرای آن بوده است. اگر بگوییم این تذکر درباره اصل طرح است این حرف با آخرین صحبتهای حضرت آقا درباره قانونی بودن عفاف و حجاب و اینکه دشمن در موضوع حجاب برای ما چالش درست میکند، تناقض دارد.
ما دو گفتمان در رابطه با حجاب در سطح کشور داریم که هر دو منتسب به جریان انقلاب هستند و هر دو مخالف ناهنجاری و بدپوششی و کشف حجاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و معتقد به مقابله با بیحجابی هستند. اما تمام تفاوت این دو گفتمان روی بحث شیوه مبارزه با بیحجابی است؛ یک شیوه برخورد مردم با مردم است همین آمرینی که ما در سطح خیابانها میبینیم و از طرفی برخورد نیروی انتظامی با مردم است. خب یک عده به این شیوه نقد دارند و یک عده تأیید میکنند.
نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
یک مدل دیگر هم با اصل برخورد موافق هستند ولی میگویند باید شیوه برخورد با بیحجابی مکانیزه شود چون واقعه 1401 و آن اتفاقات بدی که افتاد و ماهها شاهد آشوب و ناآرامی در کشور بودیم، بهانهای بود که دشمن از این برنامه ما گرفت. این در واقع یک حقیقتی است که وقتی یکبار این فضا برای ما در کشور ایجاد شده است دوباره چنین فضایی ایجاد نکنیم و بحث بیحجابی را از جرم به سمت تخلف اجتماعی ببریم و در این زمینه جریمههایی اعمال شود. این هم برخورد با بیحجابی است اما برخوردی است که مواجههای ندارد و چون مواجهه ندارد، طبیعتاً چالشهایش کمتر است.
تجربه ثابت کرده در هر طرحی که با انسان و تعدد و تنوع آدمها سر و کار داشته باشیم، هر قدر ما آموزش داشته باشیم و این آموزشها را فراگیر کنیم بالاخره یک خطایی دارد چون ظرفیت حوصله و طاقت انسان محدود است و ممکن است در یک نقطهای از تعادل خارج شود و اتفاقی بیفتد لذا گروه دوم معتقد به بحث مکانیزه شدن مقابله با بیحجابی و جریمه هستند.
تعارض گفتمانها در سطح رسانه و اثرگذاری بر سیاستها
متأسفانه اختلافات این دو گفتمان که هر دو دلسوز انقلاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و از کشف حجاب ناراحت هستند، در حال حاضر دستاویزی برای دشمنان شده است. در این حوزه دو آسیب داریم یکی تعارض این گفتمانها در سطح رسانه و دیگری اثرگذاری این گفتمانها در سیاستها. مثلاً ممکن است انقدر یک گفتمانی را بسط بدهیم که جلوی طرح نور گرفته شود یا ممکن است از طرف دیگر سقوط کنیم.
لذا خوب است که عرصه مطالبهگری در حوزه عفاف و حجاب را به سمت یکی کردن این دو گفتمان بیاوریم و در این موضوع همه با هم همفکر شویم. باید چالشهای هر روش را مورد بررسی دقیق قرار بدهیم. اگر بحث مکانیزه شدن مبارزه با بیحجابی مطرح است، بررسی کنیم که آسیبها و چالشهای این رویکرد چیست؟ آیا ما امکانات و تکنولوژی و زیرساختهای آن را داریم؟ یا آنطور که یک عده میگویند راه انداختن چنین بحثی برای این است که کلاً بحث مبارزه با حجاب منتفی شود؟ یا اگر برخورد مردم با مردم و مامور با مردم مطرح است این روش را چگونه میتوان با کمترین هزینه اجرا کرد؟
سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!
جنگ حجاب، جنگ رسانه است
ضمن اینکه بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرحهایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم به عنوان شخصیت حقوقی و هم شخصیت حقیقی با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را میتوانیم تا اندازهای ببینیم.
جاهایی بوده که طرح نور اجرا شده و مأمور، خیلی خوب بوده و اصلاً موردی هم نبوده است. جاهایی هم بوده که اشکالاتی در نحوه برخورد مأمور دیدیم و تذکر هم دادیم. هر کسی با توجه به ویژگی خودش ممکن است اشتباه و خطایی هم بکند. اما به فرموده مقام معظم رهبری چون دشمن در این موضوع با برنامه و نقشه وارد شده است ممکن است اگر اتفاقی هم نباشد، داستان و هجمه و موجی را علیه عفاف و حجاب ایجاد کند. لذا ما هم باید با برنامه و نقشه عمل کنیم.
نکته بعدی این است که در موضوع حجاب، فضا و زمین حرکت دشمن، فضای رسانه است. جنگ حجاب، جنگ رسانه است. دشمن در فضای مجازی مانور میدهد ولی بیشتر حرکتهای ما در فضای حقیقی است. مبارزه با ناهنجاری و کار فرهنگی ما در فضای حقیقی است لذا ما هر کاری در این جنگ روانی انجام بدهیم آنها ممکن است یک نقطه دیگری را هدف بگیرند. طرح نور کنار برود داستان دیگری جلو میآید.
محور مطالبهگری حجاب را روی بدنه مردمی و دستگاههای مؤثر ببریم
اما محور دوم مطالبهگری ما در موضوع حجاب باید این باشد که دستگاههای فرهنگی و اجتماعی را در این موضوع حساس کنیم. دستگاههای ما سهم بالایی در اجرای قانون دارند. ما باید محور مطالبهگری را روی دستگاه مؤثر ببریم.
امروز فقط نیروی انتظامی دارد به وظایف قانونی خود در حوزه حجاب عمل میکند و همه هم به او هجمه میبریم. بقیه دستگاهها مثلاً وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت ارشاد، دستگاههایی هستند که در فرهنگ عمومی تأثیر بسیاری دارند اما متأسفانه مدیریت فرهنگی در کشور ما بیشتر سلیقهای و بدون خلاقیت و تخصص محوری انجام میشود. نگاهی که فکر میکند کار فرهنگی و اجتماعی را میشود فقط با جلسه و کمیته پیش برد و از ظرفیتهای مردمی در فعالیتهای فرهنگی اجتماعی غفلت بزرگی میشود.
ما باید در عرصه فرهنگی و اجتماعی، گروههای مردمی و سمنها را شناسایی کنیم. این گروههای مردمی هم فعال و دغدغهمند هستند و هم دنبال نفع اقتصادی نیستند و میتوانند بخشی از این بار را به دوش بکشند. از ساختار رسمی نتیجه نمیگیریم پس بدنه غیر دولتی و دغدغهمند را شناسایی کنیم و بخشی از کارها را به آنها واگذار کنیم.
من در یکی از سفرهایم به استان مازندران دو سه مجموعه بسیار قوی مردمی دیدم که مطمئن هستم هیچ وزارتخانهای نمیتواند در تراز آنها کار کند و آنها هستند که باید به دنبال این گروهها حرکت کنند. میخواهم بگویم ظرفیتهای مردمی در کشور زیاد است.
در این سالها چون قرارگاههای فرهنگی اجتماعی تشکیل شده که هم سبقه اجتماعی و هم فرهنگی دارند، افراد بسیاری شناسایی شدند، موسسات تخصصی شدند، چرا ما از این ظرفیتها استفاده نمیکنیم؟ چرا از این ظرفیتها در آموزش و پرورش استفاده نمیکنیم؟ بنابراین حوزه مردمی حوزه مؤثر و مهمی است که باید روی آن متمرکز شویم.
انتهای پیام/